نقش دولت در نوسانهای قیمت آهن در روزهای اخیر
با وجود تواناییهای بالقوه ایران در صنعت آهن و فولاد، همواره این صنعت با مشکلات بسیاری از جمله سیاست قیمت گذاری درگیر بوده است. به طوری که در برههای از زمان سیاست قیمت گذاری دستوری رنجیره آهن و فولاد در دستور کار قرار گرفت. اما مشخص کردن یک دامنه قیمت برای آهن و فولاد بیمعنی است، چرا که در همه صنایع عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت است، اما عموماً در کشور ما خلاف آن انجام میشود.
سیاستهای دولت چه تاثیری در نوسان قیمت فولاد دارد؟
تاثیرات سیاست دولت بر نوسان قیمت آهن را می توان از دو جنبه بررسی کرد:
- اقتصاد دستوری و مداخلات قیمتی دولت یکی از دلایل نوسان قیمت در صنعت فولاد است که اثرات منفی به همراه دارد. زیرا قیمتگذاری دستوری دولت برای فولاد میتواند تعادل این بازار را بر هم زند و باعث انحراف قیمت در محصولات تولیدی، عدم شناسایی سود توسط شرکتهای تولیدی، نبود انگیزه برای ارتقای فناوریهای تولید و… شود. همچنین قیمت گذاری دستوری میتواند باعث فراهم آمدن زمینه سوء استفاده واسطه گران، ایجاد رانت، دلالی و تبعات آن گردد.
- کم کاری و عدم نظارت وزارت صنعت بر قیمت گذاری فولاد نیز یکی دیگر از دلایل نوسان غیر معمول در این صنعت است. به طور مثال قیمتگذاری توسط بورس کالا رسماً تخلف است و سیستمهای نظارتی باید ورود کرده و از این تخلف جلوگیری کنند. اما متاسفانه وزارت صنعت بر عرضه فولاد در بورس کالا نظارت دقیقى ندارد. دلیل آن نیز عدم اشرافیت این متولی به موضوعات فنی صنعت فولاد است.
بهترین راهحل برای قیمت گذاری آهن و فولاد چیست؟
از نظر کارشناسان سه روش را می توان مبنای قیمتگذاری پایه آهن و مقاطع فولادی دانست:
۱- توقف روند مداخلهای دولت و تنظیم عرضه و تقاضا: این موضوع طى سالهای اخیر به وضوح مشخص و اثبات شده است که برای تعادل قیمت هر کالایی از جمله آهن و فولاد، راهکار اصلی قیمت گذاری دستوری نیست، بلکه تنظیم عرضه و تقاضا است.
۲- قیمت گذاری از ابتدای زنجیره تولید آهن و فولاد: دیگر الگوی مدنظر کارشناسان، قیمت گذاری از سمت ابتدای زنجیره است. با این کار همه زنجیره از ابتدا تا انتها از سود معقولی برخوردار خواهند شد. در این حالت قیمت آهن از پایین به بالا با یک حد مشخصی از سود (که نرخ جهانی به عنوان حد بالا در نظر گرفته میشود)، تعیین میشود. این کار بر اساس معیارهایی مانند عیار سنگ آهن، هزینه تولید و سود رنجیره قابل انجام است.
البته قیمت گذاری از انتهای زنجیره نیز مورد بحث کارشناسان میباشد، به این معنی که قیمت گذاری از محصولات نهایی فولادی به ابتدای زنجیره بازگردد. اما به این روش نیز ایراداتی وارد است؛ به طور مثال غالبا سود نهایی در انتهای زنجیره (مواد اولیه) برای فعالان این قسمت مانند بنگاههای تولیدی سنگ آهن، صرفه اقتصادی ندارد.
۳- قیمت گذاری از گلوگاه زنجیره تولید آهن و فولاد: کارشناسان حالت سومی را نیز پیشنهاد میدهند که در صورت اجرایی شدن میتوان آن را بهترین حالت دانست و آن هم قیمت گذاری از گلوگاه رنجیره تولید آهن و فولاد است. به گفته دبیر انجمن سنگ آهن ایران، در حال حاضر آهن اسفنجی را میتوان به عنوان این گلوگاه در نظر گرفت. در این حالت باید تمام بخشهای زنجیره آهن و فولاد را با حد بالا و پایین به آهن اسفنجی وصل کرد. در این صورت دولت با کنترل عرضه و تقاضا و قیمت آهن سفنجی، هم میتواند به نحوی روی قیمت آهن آلات نظارت داشته و هم قیمت مقاطع فولاد را کنترل کند.
بنا بر این کاهش مداخلات دولت، تقویت بعد نظارتی دولت و استفاده از سیاستهای قیمت گذاری کارشناسانه تنها راه برون رفت از مشکلات قیمت گذاری آهن و فولاد خواهد بود.